به گزارش شهرآرانیوز، ماجرای «خانه وحشت» از آنجا آغاز شد که فردی ۱۴ سال قبل با مراجعه به عوامل انتظامی گفت: برادر ۳۳ سالهام که نعمت نام دارد، سوم اردیبهشت (سال۸۹) درحالی که سوار بر خودروی پژوپارس بود از خانه خارج شد و دیگر به تماسهای ما پاسخ نداد و خبری از او نداشتیم تا این که جوانی به نام عبدا... به در منزلمان آمد و ادعا کرد برادر شما را اتباع خارجی ربودهاند و از ما مبلغ صدهزارتومان برای کسب اطلاعات در این باره پول گرفت، اما دوباره در حالی که لباس زیر به تن داشت و دمپایی پوشیده بود مدعی شد که باید مبلغ ۵ میلیون تومان دیگر به او بپردازیم! به همین دلیل به آن جوان مشکوک هستیم!
با این گزارش، بلافاصله پرونده آدم ربایی به جریان افتاد و نیروهای انتظامی با دستور مقام قضایی، عبدا... را شناسایی و دستگیر کردند.
این مرد در بازجوییها گفت: من در حدسلام وعلیک با نعمت (جوان گم شده) دوست بودم! حدود ۳ روز بعد از گم شدن نعمت، خانواده اش با من تماس گرفتند و خواستند تا برای یافتن او کمک کنم ولی از هرکسی سوال کردم، هیچ کدام از نعمت خبر نداشتند به همین خاطر خانواده او مبلغ ۱۰۰ هزار تومان به من دادند تا به مشهد بروم و از دوستانش سراغ بگیرم! من هم با تاکسی دربست به مشهد رفتم ولی نتوانستم سرنخی از «نعمت» پیداکنم! تا این که در شب دوازدهم اردیبهشت فرد ناشناسی که خودش را «رضا» معرفی میکرد، با من تماس گرفت و تقاضا کرد تا شماره تلفن خانواده «نعمت» را به او بدهم! من هم شماره تلفن پدر خانمش را از دوستانم که آن جا بودند، گرفتم و به او دادم و حالا خانواده اش از من ناراحت شدهاند ...
با همین سرنخ، دامنه تحقیقات پلیس به ماجرای معاملات موادمخدر گره خورد و مشخص شد «نعمت» زندانی بند باز در تربت جام بود و با برخی از عاملان خرید وفروش محمولههای سنگین موادمخدر اختلاف مالی داشت.
طولی نکشید که با ردزنیهای اطلاعاتی، خودروی پژوپارس وی در منزل فردی به نام «اسماعیل-ب» درحالی کشف شد که صاحبخانه در منزل حضور نداشت. با انتقال خودرو به پارکینگ، تحقیقات تخصصی گستردهتر شد و رد پایی از یک زن به میان آمد که حدود ۱۰ روز قبل از گم شدن «نعمت» در پوشش دانشجو با وی ارتباط برقرارکرده است؛ بنابراین ماجرای آدم ربایی با فرضیه جنایت قوت گرفت و ادامه بررسیها در منزل «اسماعیل-ب» به صورت نامحسوس ادامه یافت تا این که مشخص شد خودروی پژوپارس را برادر وی به نام «عیسی» و یک زن جوان به منزل آوردهاند و از همان روز «عیسی» دیگر به منزل مراجعه نکرده است. در همین حال سرنخهایی از فرد دیگری به نام «عیسی-ر» به دست آمد که از دوستان صمیمی «عیسی-ب» بود و از او نیز دیگر خبری نبود.
طولی نکشید که صاحب منزل (اسماعیل) به خانه بازگشت و به عوامل انتظامی گفت: خودرو را برادرم «عیسی» به همراه دختری جوان به منزلم آورد و به همسرم گفتهاند که خودرو امانت یکی از دوستانش است و فعلا برای مدتی در این جا بماند! با این اطلاعات، بی درنگ گروه کارآگاهان منزل محل سکونت «عیسی-ب» را شناسایی ویک خشاب سلاح کلاشینکف کشف کردند.
در همین حال ادامه بررسیها نشان داد منزل مذکور در اجاره «عیسی-ر» است و «عیسی-ب» نیز به خاطر رفاقتی که با وی دارد به صورت مجردی در آن جا زندگی میکند واکنون هردو نفر متواری شدهاند.
از سوی دیگر دو برادر نعمت (جوان گم شده) از تماس تلفنی دیگری از نقطه صفرمرزی افغانستان خبر دادند و جستوجوهای بستگانشان در افغانستان که فردی مدعی شده است «نعمت» را در همان روز اول به قتل رساندهاند وجسد اورا داخل منزلی در شهرک معلم دفن کردهاند.
با این اطلاعات بلافاصله کارآگاهان مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد دادسرای تربت جام اطلاع دادند و زمانی که (سوم اردیبهشت سال۸۹) به نشانی منزل مذکور رفتند دیگر تردیدی نداشتند که جنایت در «خانه وحشت» رخ داده است چرا که منزل مذکور همان منزل اجارهای دو دوست فراری (عیسی –ب وعیسی-ر) بود. دقایقی بعد نقطهای از داخل انباری منزل حفر شد و ناگهان جسد جوان گم شده در حالی از زیر خاکها بیرون آمد که لابه لای پلاستیک و لحاف پیچیده شده بود.
با کشف جسد، تحقیقات جنایی برای دستگیری متهمان فراری وارد مرحله جدیدی شد، اما همه سرنخها به بن بست میرسید تا این که بعد از گذشت ۱۱سال از این ماجرای تکان دهنده، بالاخره مخفیگاه متهمان فراری در تهران شناسایی شد و نیروهای انتظامی با نیابت قضایی موفق شدند متهمان این پرونده جنایی را آبان سال ۱۴۰۰ دستگیر کنند و به تربت جام انتقال دهند.
این گونه بود که بررسی زوایای مختلف این ماجرا در شعبه دوم دادسرای عمومی وانقلاب تربت جام آغاز شد و متهمان در حالی صحنه جرم را بازسازی کردند که هر کدام سعی داشتند خودرا بی گناه و فریب خورده جلوه دهند، اما در نهایت این جنایت هولناک لورفت و پرونده مذکور با توجه به اهمیت آن در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی ویژه قرارگرفت. این گونه بود که ۴ متهم پرونده در حالی پای میز عدالت ایستادند که یکی از آنان به بیماری صعب العلاج مبتلا شده بود.
درهمین حال متهمان بابیان این که مدتی را به افغانستان گریختهاند وقتی در برابر قضات باتجربه دادگاه قرار گرفتند دیگر همه راههای گریز را بسته دیدند و دست از داستان سراییهای بیهوده برداشتند و به شکنجههای هولناک جوان۳۳ ساله (مقتول) با بستن دست وپاهای وی در «خانه وحشت» اعتراف کردند.
آنان با بیان این که قصد قتل نداشتند و فقط میخواستند طلب مالی یک مرد افغانستانی را از وی وصول کنند، به دسیسه شوم آدم ربایی اشاره کردند و از نقش زن جوان برای برقراری ارتباط تلفنی و کشاندن «نعمت» به «خانه وحشت» پرده برداشتند.
منبع: خراسان